دختر، حرفی که در شعارها ماند

/ به بهانه روز دختر/
مجددا زمین انقدر به گردش به دور خورشید ادامه داد تا به یکی دیگر از شعاری ترین روز از روزهای خود رسید.
روز دختر، یا بهتر است بگوییم روز جملات و اشعار گوش نواز و زیبا اما خالی از حقیقت، جملاتی که در این روز مرد و زن آنرا به اشتراک میگذراند اما در طول سال یک بار هم کوچکترین اندیشهای در رابطه با معنایشان نمی کنند.
به راستی تا چه حد مردان و حتی خود دختران، جامعه را برای حضور حساس ترین مخلوق پرودگار امن نگاه داشتهاند؟ تا چه حد جامعه ایرانی در قرن بیست و یک توانسته گرههای کور خرافات و جهل را از پای دختران باز کرده و اجازه پرواز و رسیدن به رویاهای درخشان را به آنها بدهد؟
یادمان باشد دختران میتوانند به راحتی تمام و با آزادی کامل به سمت حرفه و شغلی روند که استعدادش را در وجودشان پیدا کردهاند یا همانند یکتا جمالی قهرمان 17 ساله وزنه برداری، رشته ورزشی را انتخاب کنند که مدتها قبل تنها پسران مجوز حضور در آن رشته را داشتهاند؛ دختران امروزی میتوانند ادامه دهنده راه مریم میرزاخانی باشند که توانست در جهان به عنوان نابغه ریاضیات همچون تک ستارهای درخشان در آسمان علم بدرخشد؛ به این باور برسیم که جامعه میتواند بیشتر از قبل پذیرای دخترانی از جنس هلیا باغبانی خلبان 20 ساله ایرانی باشد که توانست عنوان جوانترین بانوی خلبان ایران را مال خود کند.
در این روز یادمان باشد دختران در کنار ظرافت و احساسات خاص خود میتوانند همچون هانیه پارساییان دختر 29 ساله یزدی یکی از هزاران نفری باشند که بر صندلی قضاوت تکیه زده و با موفقیت هرچه تمام تر به کار خود ادامه میدهد.
روز دختر یعنی یادمان نرود که اراده و عشق تنها لازمه رسیدن به خوشبختی بوده و از این رو جنسیت و چهارچوبهای نفرت انگیز جنسیت زده هیچ ارتباطی با نجابت و سعادتمندی ندارد.
روز دختر یعنی باید حواسمان باشد که مردمان متمدن ایرانی با گذشت زمان همچنان دختران را در بند باورها و اعتقادات پوسیده و نادرست خود محبوس کردهاند و تاریخ را تکرار میکنند؛ همان تاریخی که در دوران جهالت، تازیان با زنده به گور کردن دختران ننگی ابدی را برای همیشه در قلب تاریخ حک کردهاند.
زنده به گور کردن دختران تنها دفن جسم آنان زیر خروارها خاک را شامل نمیشود، بلکه سرکوب احساسات، بی توجهی به نیازهای خاص در سنین مختلف و اجبار به فراموشی علایق شغلی خود تنها به جرم دختر بودنشان همان زنده به گور کردن است اما به شکلی مدرن و امروزی….؛ مرگ تنها توقف تپش قلب و خاموشی فعالیت مغز نیست؛ مرگ همان سرکوب احساسات و خلق مرزهای تعفن برانگیز جنسیت زدهای که دختران حتی از یک رشته ورزشی دور نگهه میدارد.
این روز یادمان باشد که هریک از ما به حکم انسان بودنمان در تمام طول سال برای ایجاد امنیت به منظور حضور دخترانمان در جامعه مسئول هستیم .
یادداشت از: فائزه صلواتی خبرنگار پایگاه خبری همدان آنلاین