جهان! با من برقص…

✍️مهرداد خدیر
به بهانۀ این عکس می توان و سِزَد که از تیم مراکش گفته شود که در قطر دلها را برده و حاشیههای آن هم توجهها را جلب کرده است. ( نام درست کشور البته “مغرب” است و فرنگیها به آن “موراکو” میگویند. “مراکش” در واقع اسم یک منطقه یا استان است و نه تمام آن سرزمین اما چون در فارسی واژۀ “مغرب” معنی دیگری را در ابتدا به ذهن میآورد به جای مغرب یا موراکو، همان مراکش گفته میشود. از ویژگیهای ما ایرانیان نامیدن برخی کشورها و شهرها به اسمی است که چه بسا خودشان به کار نبرند ولی ما به کار می بریم! چون ما ملتی قدیم هستیم. مثل نامیدن کشورهایی چون لهستان و هلند یا شهرهایی ماند لاهه و پکن حال آن که خود چنین نمیخوانند. “مراکش” خواندن “مغرب” هم از این جنس است!)
از سجدۀ بی تصنعِ پس از پیروزیها تا شادی و عکس یادگاری با پرچم فلسطین و یادآوری رنج آنان بی شعار “مرگ بر این” و “مرگ بر آن” و این بار هم تصویر مادر مسلمانی که به زمین آمد تا با فرزند خود برقصد. بله، برقصد و در ایران هم رسانهها نوشتند رقص و نه حرکت موزون و با حجاب مادر در تعارض ندیدند چون هم آن حجاب و هم این شادی از یک فرهنگ میآید و تلاقی جغرافیای آفریقا با فرهنگ اسلامی است و اگر همین را برخی در ایران درمییافتند این همه اسباب زحمت نمیشدند که امر فرهنگی، فرهنگی است و مؤلفه های خود را دارد (و یک جوان سی چهل ساله با عنوان دبیر فلان ستاد نمیتواند برای نحوۀ پوشش یک ملت چند هزار ساله تعیین تکلیف کند و فرهنگ عادات و آداب خاص خود را دارد).
از سجدۀ شکر و پرچم فلسطین و حجاب هواداران و رقص گفته شد اما اصل داستان، مادر است. واژهای که جواد خیابانی را به گریه در برابر دوربین تلویزیون انداخت و هیچکس این یکی را سرزنش نکرد چون مادر، عزیزترین سرمایه برای هر انسان در هر سن و هر موقعیت است.
خوشا به حال مادری که در برابر دیدگان جهانیان شادی خود را با رقص با فرزند نشان داد وگرنه مادران دیگر نیز از خوشحالی فرزندان شادمان میشوند ولو در برابر نگاه آنان نرقصند و از رنج و غم و از همه تکاندهندهتر از دست دادنشان اندوه گیناند ولو دیگران نبینند.